شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ تعدادي حشره کوچولو در يک برکه، زير آب زندگي مي کردند. آنها تمام مدت مي ترسيدند از آب بيرون بروند و بميرند. يک روز يکي از آنها بر اساس نداي دروني از ساقه يک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فرياد مي زدند که مرگ تنها چيزي است که عايد او ميشود، چون هر حشره اي که بيرون رفته بود برنگشته بود. وقتي حشره به سطح آب رسيد نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگي ديگر رمقي نداشت روي برگ آن
گياه خوابيد. وقتي از خواب بيدار شد به يک سنجاقک تبديل شده بود. حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود. سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتي به او داد که با زندگي محصور در آب قابل مقايسه نبود. تصميم داشت برگردد و به دوستانش هم بگويد که بالاي آن ساقه ها کسي نمي ميرد ولي نمي توانست وارد آب شود چون به موجود ديگري تبديل شده بود.
شايد بيرون رفتن از شرايط فعلي ترسناک باشد، اما مطمئن باشيد خارج از پيله تنهايي، غم و ترس، تلاش براي رفتن به سوي کمال عالي است!
*ليلا*
@};-
شرمنده اخلاق ورزشيت D: طولاني بود نخوندم B-)
ولي قشنگ بودااااا از دستت رفت
خخخ خوندم از دستم نره B-)
گرفتيش؟؟؟؟؟ :)
بعله پس چي :D
اااا پس خدا رو شکر
اوهوم B-)
طب سنتي@
@};-
@};-
ღೋاحرار
رتبه 95
1 برگزیده
1702 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top