پيام
+
تعدادي حشره کوچولو در يک برکه، زير آب زندگي مي کردند.
آنها تمام مدت مي ترسيدند از آب بيرون بروند و بميرند.
يک روز يکي از آنها بر اساس نداي دروني از ساقه يک علف شروع به بالا رفتن کرد،
همه فرياد مي زدند که مرگ تنها چيزي است که عايد او ميشود، چون هر حشره اي که بيرون رفته بود برنگشته بود.
وقتي حشره به سطح آب رسيد نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگي ديگر رمقي نداشت روي برگ آن

ღೋاحرار
95/3/31
ღೋاحرار
گياه خوابيد.
وقتي از خواب بيدار شد به يک سنجاقک تبديل شده بود. حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود. سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتي به او داد که با زندگي محصور در آب قابل مقايسه نبود.
تصميم داشت برگردد و به دوستانش هم بگويد که بالاي آن ساقه ها کسي نمي ميرد ولي نمي توانست وارد آب شود چون به موجود ديگري تبديل شده بود.
ღೋاحرار
شايد بيرون رفتن از شرايط فعلي ترسناک باشد، اما مطمئن باشيد خارج از پيله تنهايي، غم و ترس، تلاش براي رفتن به سوي کمال عالي است!
*ليلا*
@};-
* آناهيتا*
شرمنده اخلاق ورزشيت D: طولاني بود نخوندم B-)
ღೋاحرار
ولي قشنگ بودااااا از دستت رفت
* آناهيتا*
خخخ خوندم از دستم نره B-)
ღೋاحرار
گرفتيش؟؟؟؟؟ :)
* آناهيتا*
بعله پس چي :D
ღೋاحرار
اااا پس خدا رو شکر
* آناهيتا*
اوهوم B-)
طب سنتي@
@};-
ღೋاحرار
@};-