دیالوگ ماندگار فیلم *دل شکسته*:
امیرعلی (در مورد استاد) :
وقتی جبهه بوده زن و بچش شهید می شن تو بمب بارون، دم نمیزنه!
ترکش ها تو تنش مانور میدن، لبخند میزنه!
مـــــاکجاییم...؟؟
هفت شهر عشق را عطار گشت**ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.
پیرزن طلاهایش را برای کمک به جبهه داد و از اتاق خارج شد؛
جوانی صدا زد :حاج خانم؛ رسیدِ طلاهاتون...!
پیرزن گفت :من برای دو پسر شهیدم هم رسید نگرفتم.
میتوانم دنیا را یک دستی فتح کنم،
به شرطی که
دست دیگرم در دست *خـ ــ ــ ــ ــ ـدا* باشد . . .!
بازدیدکننده گرامی :
جهت دانـــــــــــلود فایل صوتیاتل متل یه مادر//الوالوکربلا
از سروده های شهیدابوالفضل سپهر
بر روی عکس کلیک بفرمایید
.jpg)
